مهر و موم

مهر و موم

زمان مطالعه: 1 دقیقه

با یار نشستیم و شکستیم، بماند

ماندیم بر آن عهد که بستیم، بماند

از او نگذشتیم و گذشت او زِ دلِ ما

عمریست از او بی خبر هستیم، بماند

بی عشق نبودیم که از یار سرودیم

از هرچه سرودیم گسستیم، بماند

پیوسته چشمش شده بودیم دریغا

از خویشتن خویش چو رستیم، بماند

پروانه ی شمع نفسش بوده و هستیم

گویند که پروانه پرستیم، بماند

ما دَم ز دَمش خواسته بودیم اگرچه

در دم همه جان بر کف دستیم، بماند

ما آینه بودیم، نبودیم، به جز او

گفتند که آیینه شکستیم! بماند

 

دیدگاه و پرسش
برای ثبت دیدگاه لطفاً وارد شوید.