قرآنِ ادبی یا قرآنِ علمی؟
یادداشت مرتضی شمسآبادی در پاسخ به علمی یا ادبی بودن قرآن و کتاب مقدس و تقدم و تاخر این دو مقوله
این سوال یکی از دوستان بود که «قرآن کتابی علمی است با زبان ادبی یا کتابی ادبی است با زبان علمی؟» مخصوصا در بهبوهۀ انقلاب صنعتی دانشمندان اثباتگرا منکر این بودند که کتاب مقدس کتابی علمی است و باتوجهبه پیشینۀ تورات و انحرافات و رویکرد کشیشان، این سوال و مشابه آن درباره کتب مقدس قابل انتظار است.
باید نوعی از علم را تحت عنوان علم شهودی یا وحیانی قائل بود. علمی که اگرچه اثبات همۀ آنچه از آن سخن میگوید در هر دوره از تاریخ ممکن نیست، یا به عبارت بهتر، در هر دوره از تاریخ احتمالا تنها بخشی از آنچه در کتاب مقدس تحریف نشده و وحی الهی نازل شده آمده، قابل اثبات و تصدیق با نمونههای عینی مادی و نتایج علمیِ دانشگاهی است، اما با در نظر گرفتن اینکه خالق باتوجهبه ویژگیهایی که خالق و خداوندگار باید داشته باشد، آگاه و عالم است، پس سخن هجو و لغوی نخواهد زد و نزده است و نمیزند، لذا اگر قصهای روایت میکند، اگرچه قصه باشد، روایتی از دل تاریخ است و اگر به ویژگی و حقیقتی در باب و باره انسان و جهان اشاره میکند، راستین است که او بهتر از آدمی، مخلوقات خویش را میشناسد.
بنابراین، آنچه خداوند در کتاب مقدس بیان میکند، چه قرآن و چه هر کتاب مقدس دیگری، علم است، علمی که زبان آن به ادب و هنر بیانی آراسته شده و از آنها بهره گرفته برای اثرگذاری بیشتر، ماندگاری در ذهن و جوشش در دل مخاطب. صدالبته که استفاده از زبان ادبی وجه تمایزی به متن میدهد که متن علمی با زبان معیار و علمیِ معمول و مرسوم نمیدهد. زبان علمی به واسطه پیروی از یک دایره واژگان و نحو زبانی مشخص و معیار قابل تقلید و تکرار است، درحالیکه زبان ادبی و ادبیات هرکس متعلق به خود اوست، هرچه خالق متن ادبی بر زبان و ادب مسلطتر باشد، تقلید از زبان و سبک و شیوۀ سخنورزی او سختتر و ناشدنیتر میشود و خداوند که در اوج سلطه بر زبان است، با استفادۀ ابزاری از ادبیات و زبان و ظرفیت ادبی، امکان تقلید و مشابهسازی را در متن مقدس از بین میبرد که اوج و نهایت این امر در قرآن کریم خود را نشان داده که از هرگونه تحریف مصون مانده است.
باید در نظر داشت که متن ادبی معمول، چه شعر باشد و چه متن، و چه از انواع ادبی هر یک از این دو شاخه، نمیتواند تماما حقیقت و صدق باشد، میتواند بازتاب واقعیت باشد، اگرچه دقیقا خود آن واقعیت نیست، و میتواند خود را به صدق و حقیقت نزدیک کند اگرچه نمیتواند سراسر به آن بدل شود. کذب، بازتاب و تصویری نمادین و استعارهای، مشابهسازی و تغییر و دخل و تصرف خلاقانه ادیب، جزو جداییناپذیر متن و شعر ادبی است. با این حساب اگر قرآن یا هر متن مقدس دیگر را ابتدا به ساکن متنی ادبی تلقی کنیم، پس درنتیجه این فرض و اصل اول قائل به این میشویم که آنچه بیان میشود نه عین حقیقت، که شبه حقیقت و استعارهای از آن است، لذا با حقیقت امر فاصله دارد و لذا نمیتوان صدق و راستی آن را صدق و راستیِ خالص و تمام و کمال درنظر گرفت، بلکه در این صدق و راستی ناخالصیهایی به واسطۀ ادبی بودن متن وجود دارد. درنتیجه اصل دوم که بیان علمی و حقایق هستی و زیست آدمی و غیر باشد نیز متوجه این مسئله میشود و در برابر انکار و نقد آسیب پذیر میشود. درحالیکه گفتیم این عدم صدق و تصور و تخیل و برداشتی انتزاعی از واقعیت و حقیقت، که مشخصۀ ادیب و هنرمند در خلق اثر خلاقه است، در متن مقدس نیست چراکه خداوند عین حقیقت و واقعیت را آگاه است و کسی که از عین چیزی آگاه است از آن برداشتی و گزارشی انتزاعی و شبه واقعیت نخواهد داشت.
از سوی دیگر، از نظر منطقی هم دلیلی برای این نیست که خداوند بخواهد در وهلۀ اول متنی ادبی برای بندگان خلق کند. خدا ذوق و استعداد شعر و طبع و هنر را به بندگانی از بندگان خود داده که چنین کنند و چنین هم میکنند، زمانی که خداوندگار میخواهد دینی را به بندگان واگذارد، غیرمنطقیترین کار این است که بخواهد برای آنها متن ادبی خلق کند، او میخواهد اصول و زاویه نگاه و پنجره و جهان فکری و اندیشگانی و عملی احکامی یک دین را ابلاغ کند، چنانکه ما نیز در مقیاسهایی خُردتر اصول و قوانین و... مان را به جامعۀ مخاطب اعلام و ابلاغ میکنیم، زبان ابلاغهای ما چگونه است؟ اگرچه برای تبیین و ایجاد احساس عمیقتر نسبت به جهانبینیها و پنجرههای نگاه جدید و جهانبینی نوین، ادبیات بهترین ابزار است، اما ادبیات و متن ادبی اصل و تعریف اول نیست. به زبان دیگر، ادبیات در اینجا به معنی ایجاد متن خلاقه نیست، بلکه به معنی کارکرد ابزاری زبان برای رساندن مخاطب به درک بهتر است. همین. لذا خداوند با این مقصود که امری الهی و اصولی بنیادین و اساسی را ابلاغ کند، متنی نازل میکند که سراسر علم است و حکمت و حقیقت، و برای کمک به مخاطب برای درک بهتر این حقایق و مسائل، از ابزار زبان و ترفندهای ادبی استفاده میکند.