سنتِ بی تحمیل

سنتِ بی تحمیل

زمان مطالعه: 5 دقیقه

یادداشت مرتضی شمس‌آبادی درباره سنت دیباچه‌نویسی و پیشینۀ آن در ادبیات و وضعیت امروز

در یکی از جلسات شعر و ادبیات، یکی از ارائه‌دهندگان گفت که «فلان کتاب بر خلاف تحمیلی که وجود دارد، کتاب را با نام خدا آغاز نکرده و این یک کلیشه‌شکنی است و کار خوبی بوده!» و من در حیرت بودم که ایشان از کدام نحله و با کدام پیشینه مطالعاتی سنت یاد و نام خدا در آغاز کتاب و کتابت را تحکیم و تحمیل دانسته و فهمیده‌اند و نبودنش را کلیشه‌شکنی و تحسین‌برانگیز؟!

یک جست‌و‌جوی کلی کردن با واژۀ دیباچه، به شما نشان خواهد داد که دیباچه‌نویسی و تحمیدیه‌نویسی سنت دیرین شاعران و نویسندگان ما بوده در طول تاریخ. بزرگترین آثار نظم و نثر ما به این سنت آذین بسته‌اند. این درست است که این فرهنگ و سنت در دوره‌هایی، بنا به تغییرات سیاسی و اجتماعی و دینی، تغییراتی داشته و باید هم داشته باشد و طبیعی است، اما صرف ذکر نام خدا را تحمیلی خواندن اشتباه است. نه فقط در تحمیدیه‌ها که حمد و سپاس و ستایش شاعر و نویسنده از خدا و نبی و ولی است، که در دیباچه‌ها هم نویسندگان بر این بودند که بخشی از دیباچه را به نام و یاد خدا و سپاس از او اختصاص دهند. این یادکرد نام خداوند، نه فقط از جهت سپاس و ستایش و ذکر خدواندگار، که معانی و وجوه باطنی دیگر هم دارد که به تقدس قلم، تقدس کتابت، خلیفه اللهی انسان، معجزه بودن کتاب قرآن برای آخرین نبی مرسل و در ذات و نسبت انسان و خداوند است. انسانی که خلیفه خدا بر زمین است چطور می‌تواند اثر بسازد و یاد خدا را در آن نداشته باشد، آن هم اثری که از جنس واژگان است و زبان و واژگان، خاصه و ویژۀ انسان است که خداوند برای او برگزیده؛آن هم اثری که از جنس کتابت است و معجزه آخرین نبی هم از جنس کتاب است و این قرابت نشان‌دهندۀ اهمیت و مقام بالا و والای کتاب و کتابت است؛ آن هم نوشتنی که خداوند در کتاب خود به قلم و اثر آن قسم می‌خورد و این قلم و آنچه بدان نوشته می‌شود از مقام و ارزش و کارکرد و کنش بالایی در این دین و آیین و نگاه برخوردار است و حرمت و احترام خاص خود را دارد.

مرز انسان و دیگر موجودات در تفکر، تجربه، زبان، هنر و تخیل است و این همه به کتابت و قلم برای انسان میسر است و رقم می‌خورد. انسان خلیفه‌الله است و خدای خالق زبان و واژه او را به این ابزار مجهز کرده و آن خدای سخنگو به کتب مقدس، خدای سخنگویی را به خلافت به زمین فرستاده و این ذکر نام و یاد، یادآور این خط ربط و پیوند است؛ ولو آنکه در آن اثر وجود خدا و یا چگونگی شناخت و عملش مورد تشکیک قرار گرفته باشد، باز هم شایسته است که آغازش این یادآوری باشد چون هرکس باید جایگاه خودش را بداند، و ناقد و نافی خدا یا آموزه‌های الهی هم باید بداند که از چه جایگاهی دارد چه کسی را نفی می‌کند؛ ولو اینکه نفی کند.

با‌این‌همه چطور می‌شود انسان و نویسنده و شاعر ایرانی و مسلمان یا از اسلام آگاه، این‌ها را بداند و از یاد خدا در آغازینۀ اثر خود غفلت کند؟ یا ولو به انتخاب، که در آن مختار است، آن را نخواهد و در‌عین‌حال آن را تحسین‌برانگیز بخواندش و بداند؟!

صد البته در طول تاریخ و در همین عصر بوده و هستند آثاری و مولفانی که اثرشان را به نام او آغاز نکرده و نمی‌کنند. مولوی عارف و عالم دین، بر خلاف همین سنت، مثنوی‌اش با تحمیدیه و نام خدا آغاز نمی‌شود. با‌این‌حال شما این اثر را اگر ببینید از هر صفحه و دفترش هزاران بار نام و یاد و عرفان و سنت خدا جاری است. آن نحوۀ آغاز را شاید بتوان نوعی سنت‌شکنی دانست و در‌عین‌حال این سنت‌شکنی نه جای تحسین دارد و نه جای تقبیح و نه جای شگفتی. اگر تحمیل و تحکیمی در کار بود، مولوی که باید بدان بیشتر مقید می‌بود!

و ناشرانی که امروز کتاب‌هایشان را بدون یاد خدا منتشر می‌کنند، چه کسی جلویشان را گرفته و چه کسی ممنوعشان کرده و محدودشان کرده از این نوع انتشار اثر؟ اگرچه با سنت کتابت و شاعران و نویسندگان بزرگ فارسی همخوان نباشد!

پس برای یاد خدا در آغاز اثر نه تحمیلی هست، نه تحکیمی و نه حذف آن تحسین‌برانگیز است و تشویق کردنی. سنت‌شکنی کاری است که مثلا انتشارات خیلی سبز در آغاز کتاب‌هایش کرده و به جای آغازینه‌های عربی و غیرعربیِ مرسوم، از «خدا جون سلام!» و عبارت‌های مشابه استفاده کرده و می‌کند که هم زیبا و دوست‌داشتنی است، هم دوستانه و خودمانی و مناسب مخاطبان کودک و نوجوانش.

با‌این‌همه، و با وجود همه آنچه گفته شد، هر ناشر و مولفی، در نحوۀ صفحه‌بندی و محتوای اثرش مختار است. اگر خواست، خدا را یاد کند، نخواست، نکند. نه اجباری بر اوست نه انکاری، نه تقبیحی. اما کسی که چنین نمی‌کند و نکرده، بابت این یادنکردنش و به صرفِ آن، شایسته تشویق و تحسین هم نیست.

دیدگاه و پرسش
برای ثبت دیدگاه لطفاً وارد شوید.
کاربر #122 4 هفته پیش

سلام وقت بخیر

کاربر #5203 3 هفته پیش

سلام. وقت بخیر.
درمورد مطلب صحبتی ندارم، چراکه در واضح بودن صحت آن، تردیدی نیست.
اما از آنجا که به نظر می رسد این سایت درحال آماده سازی می باشد، نکته ای جهت زیباسازی متن ها دارم:
خیلی خوب است که سایز فونت متن درشت است، اما برای زیباتر شدن ظاهر متن و اذیت نشدن چشم خواننده متن، خوب است موارد زیر رعایت شود:
۱- فاصله ی سطور، خیلی کم است و احتمالا خواننده را حین مطالعه دچار خطا کند خصوصا اگر چشمش آستیگمات باشد.
۲- شاید اگر درحد یک درجه فوت ریزتر شود و از طرفی هم متن از سمت راست و چپ صفحه، کمی فاصله داشته باشد، بهتر است.

موارد بیان شده، کمک می کند که ظاهر متن منظم تر به چشم آید و لذا چشم را خسته نکرده و ذهن را آزار ندهد.